به گزارش مشرق، پای درد دل فارغالتحصیلان رشته مهندسی که مینشینی از میزان ظرفیتهای این رشته در دانشگاهها گلایه دارند میگویند: در کشور شاهد مهندسان بیکار و صندلیهای خالی در دانشگاهها هستیم که بیمحابا دانشجو میپذیرند و به به فکر آینده شغلی آنها نیستند.
«چند سالی است که بازار کار رشته های مهندسی بسیار بد و نابسامان است و جامعه از فارغالتحصیلان بیکار رشته های مهندسی اشباع شده (برخی از آنها با مدرک ارشد مهندسی برای گذران زندگی به ناچار در تاکسی اینترنتی مشغول شده اند و ...!) اما در کمال تعجب مشاهده میشود در ۲ سال گذشته ظرفیت رشتههای مهندسی (لیسانس و ارشد) مخصوصا مهندسی صنایع که اینجانب تحصیل کردهام، نه تنها کاهش نیافته بلکه در بسیاری از دانشگاههای دولتی حتی ۲ برابر شده است.
با توجه به وضعیت اسف بار بازار کار رشتههای مهندسی و مخصوصا مهندسی صنایع تقاضا میشود در ابتدا رشتههای مهندسی از پیام نور، علمی کاربردی موسسات غیرانتفاعی حذف گردد و سپس ظرفیت دانشگاه های دولتی نیز کاهش یابد.
لازم به ذکر است که طبق آمارها کشور ما در دنیا بیشترین فارغ التحصیل مهندسی را دارد.
چرا مسؤولان هیچ نگاهی به بازار کار و وضعیت آینده دانشجویان مهندسی ندارند و به جای ساماندهی اوضاع کار، وضعیت را با ۲ برابر کردن ظرفیت، بدتر میکنند؟»
محمد عباسی میگوید: وضعیت بازار کار مهندسها چیزی برای گفتن ندارد و در هر خانواده شاهد یک مهندس بیکار هستیم، این در حالی است که ظرفیت دانشگاهها را هم افزایش دادند و در دانشگاهها و موسسههای مختلف شاهد هستیم انواع رشتههای مهندسی را جذب میکنند و هیچ بازار کاری فراهم نمیکنند.
دانشگاهها و موسساتی به جز دانشگاههای دولتی نباید دانشجوی رشته مهندسی جذب کنند، رشتههای مهندسی باید در دانشگاههای دولتی دانشجو جذب کنند و با فیلترهایی از جمعیت مهندسان بیکار و شغلهای کاذب جلوگیری کنیم
* دانشگاه باید در کنار پذیرش به فکر اشتغال باشد
وی میافزاید: در کشورهای پیشرفته طبق بازار کار، اولویتها و نیازها دانشجو جذب میکنند ولی در کشور ما به صورت نابسامان و بیچارچوب دانشجو پذیرش میکنند و به فکر درآمدزایی هستند و برای اشتغال هیچ فکری نمیکنند، آیا دانشگاه و جامعه به این مقدار مهندس نیاز دارد؟
زهرا همتی دانشجوی دیگری نیز میگوید: بیشتر از نیاز جامعه دانشجو پذیرش میشود و هیچ خروجی مثبتی در کنار هزینههایی که دولت میکند، ندارد و قابل قبول نیست. علاقه داشتن باعث نمیشود عمر را برای رشتههای سنگین بگذاریم و خروجی مثبتی را در آینده نداشته باشد. رشتههای مهندسی رشتههای در دسترسی نیست که هر کسی بخواهد وارد آن شود. این رشتهها هزینه و وقت میخواهد.
همتی میگوید: دانشگاهها و موسساتی به جز دانشگاههای دولتی نباید دانشجوی رشته مهندسی جذب کنند، رشتههای مهندسی باید در دانشگاههای دولتی دانشجو جذب کنند و با فیلترهایی از جمعیت مهندسان بیکار و شغلهای کاذب جلوگیری کنیم.
بیشتر از نیاز جامعه دانشجو پذیرش میشود و هیچ خروجی مثبتی در کنار هزینههایی که دولت میکند، ندارد و قابل قبول نیست
آیدا حیدری میگوید: به نظر بنده باید ۱۰ درصد شرکت کنندگان هر رشته اجازه ورود به دانشگاه ها داشته باشند و آن ۱۰ درصدی که حد انصاب لازمه را دریافت کرده باشد، یعنی سازمان سنجش برای هر رشته حداقل درصدی را باید در نظر بگیرد و کسی که میخواد مهندسی بخواند،حداقل ریاضی رو ۳۰ درصد زده باشد.
* مشکل یکسان در دانشگاهها
وی ادامه میدهد: مشکل دانشگاه های کشور اعم از دولتی و ... یکسان است، چون من خودم توی دو دانشگاه مختلف تحصیل کردم همکلاسیهایم از دانشگاه تهران ، شریف و.... هستن اکثرا فقط تئوری بلداند. دانشگاه های کشور روی ۱۰ درصد شرکت کنندگان هر رشته سرمایه گذاری کند و دانشجو را وادار کند که برای هر سه واحد تحصیلی ۵۰۰ کتاب اصلی را بخواند.
* مشکل تعداد دانشگاه نیست مشکل تعداد ورودی بدون کیفیت است
حیدری میافزاید: یکی از دوستان با رتبه ۱۰۰۰ به دانشگاه آزاد رفت و مشکل تعداد دانشگاه نیست مشکل تعداد ورودی بدون کیفیت است. کسی ریاضی و فیزیک را صفر زده چطور میتواند مهندسی بخواند؟
علاقه داشتن باعث نمیشود عمر را برای رشتههای سنگین بگذاریم و خروجی مثبتی را در آینده نداشته باشد. رشتههای مهندسی رشتههای در دسترسی نیست که هر کسی بخواهد وارد آن شود. این رشتهها هزینه و وقت میخواهد
محدثه حمیدی دانشجوی دیگری درباره انحصاری کردن دانشگاهها میگوید: انحصاری کردن رشته ها درست نیست ولی همخوانی بین بازار کار و صندلی های دانشگاه جزء وظایف مسؤولان هر کشوری است. چون یک انسان فقط یک بار از نیروی جوانی و پرسشگری و عطش یادگیری میتواند بهره مند شود و عمر مفید در این زمینه زود سپری میشود.
* سطح سواد بزرگترین مشکل است
علی اکبری نیز میگوید: بزرگترین مشکل رشته مهندسی در دانشگاههای غیر دولتی سطح سواد آنها است و متاسفانه بعضی از این فارغالتحصیلان از انجام یک محاسبه ساده هم بر نمیآیند. لذا من خودم به عنوان یک مهندس صنایع که اخیرا بازنشسته شدهام و با عده زیادی از این نوع مهندسان سالها کار کردهام با انحصاری کردن رشتههای مهندسی به دانشگاههای دولتی موافق هستم و تصمیم درستی است که مسؤولان باید حمایت کنند.
فاطمه معتمد می گوید: این موضوع کاملاً درست است و به زبانی دیگر دوران مدرک سالاری گذشته و امروز مهارت و تخصص به معنای واقعی نیاز کشور است. اما خطر بالقوه که این روزها وجود دارد مهاجرت مهندسان نخبه به کشورهای اروپایی است، که باعث شده است تا بخش قابل توجهی از گنجینه مهندسی کشور خالی شود و جای آنها با افراد ضعیفتر به لحاظ فنی پر شود که در دراز مدت باعث آسیب جدی به کشور و زیر ساخت های آن خواهد شد.
امید است، مسؤولان برای بازار کار فارغ التحصیلان دانشگاهها، برنامه ریزی کنند و فرصتهای جدید شغلی برای ورود افراد به بازار کار فراهم شود.